سکوت نور

پیش چشمان تنگ شده ام

حباب خاطرات دور

نفس نگاهم بند آمده است

نگاهی نیست

ویرانه تنهاییم غم سکوت گرفته

حال کوزه گناه هست و صدای غروب

آدمی از نسل له شده و شکست

نماز گناه می خوانم

سکوت نور مرا به تاریکی سپرد

و من ماندم و صحرای تنهایی

بیابان تلخ سکوت

دیپلملت ایرانی در برزیل و یک سوال

چند روز پیش خبر داغی در مورد اذیت و آزار جنسی چند کودک در برزیل توسط یک دیپلمات ایرانی در فضای سایبری پخش شدکه باز طبق معمول توسط مقامات ایرانی تکذیب شد یا به توطئه و دسیسه بودن آن اشاره کردند.

سوالی که برایم پیش آمد این بود که بر فرض مثال این مساله یک اتهام بیش نبوده و جهت خراب کردن وجهه سیاسی ایران بوده , این فرد دیپلمات در استخر زنانه-مردانه چکار می کرده؟

در فضای دیپلماتیک ایران که دست دادن مرد یا زن تقریبا غیر ممکن است چگونه می شود که مردی در استخری باشد که زنان برهنه نیز باشند؟

و نیز اینکه معمولا سفارتها ی ایران مکانهای ورزشی از جمله اسنخرها را به طور کامل جهت استفاده کارمندانش  اجاره میکند که مبادا از نظر شرعی مشکلی پیش نیاید و این شخص چه مشکلی داشته که به تنهایی آنجا رفته الله اعلم !