۱۳۸۸ دی ۱۹, شنبه

کاش محمد علی شاه زنده بود

کاش نماینده من جنده بود
بهتر از این مجلس رقصنده بود
کاش دل از نیزه ای برنده بود
مجلسیان را ز دم افکنده بود
کاش ،محمد علی شاه زنده بود
مجلس ما را ز بنش کنده بود
ذات سیاهی در او بنهفته است
وعده خرمن و چها گفته است
حال که خرش از پل ما رفته است
گم شده و پیش زنش خفته است
کاش ،محمد علی شاه زنده بود
مجلس ما را ز بنش کنده بود
مال و منالی ز من اندوخته است
آتشی از غم به دل افروخته است
گفته که با من همه شب سوخته است
لیک دو چشمش به ستم دوخته است
کاش ،محمد علی شاه زنده بود
مجلس ما را ز بنش کنده بود
گفته پریشانم و حالم بده !
ریده بر این رهبر ماتم زده
حکم محارب ز برایم زده
وای بر این مجلس زالو کده
کاش ،محمد علی شاه زنده بود
مجلس ما را ز بنش کنده بود
زین همه اندیشه سبز پیر شدی ؟
ترسیده ای یا که زمینگیر شدی ؟
مجلس خالی دیده ای شیر شدی !
مردی بیا گر که ز جان سیر شدی
کاش ،محمد علی شاه زنده بود
مجلس ما را ز بنش کنده بود

1 نظرات:

ناشناس گفت...

گل گفتی. دمت گرم و وجودت پایدار.

ارسال یک نظر