۱۳۸۸ تیر ۸, دوشنبه

مراجع سیب زمینی

نمیدونم چرا از بقیه مراجع خبری نیست؟ به جز چندتاشون که در مورد درگیریها اظهارنظر کردن بقیشون شکر خدا لالمونی گرفتن و نقش سیب زمینی رو در این کشور بازی می کنند.
نا سلامتی مرجع تقلید باید خدا ترس باشه نه خامنه ای ترس!
یکی باید خدمت این آقایون عرض کنه که نقش یک مرجع فقط نوشتن توضیح المسائل یا تعیین خمس و زکات یا مقدار دخول و خروج در ماه رمضان نیست. بلکه در حال حاضر آدمها دارن کشته میشن و حقی را به ناحق میگیرن اون وقت شما نشستید کاسه احتیاط گرفتید دست که مبادا حرفی بزنید وضعیتتون در خطر بیفته!!!
البته بعضیهاشون مثل مکارم شیرازی- تاجر واردات شکر- حق داره که از این رژیم حمایت کنه.حداقل لا مصبا یا اینوری باشید یا اونوری که مردم بدونن با کیا طرفن.

۱۳۸۸ تیر ۷, یکشنبه

احمدی چاخان: من هم سید هستم!

حوزه علمیه قم اعلام کرد که شجره نامه خاندان احمدی نژاد در حوزه موجود است و نشان می دهد که احمدی نژاد سید میباشد.لازم به ذکر است که در این شجره نامه نسب آقای احمدی نژاد به خر امام جعفر صادق برمیگردد.

۱۳۸۸ تیر ۶, شنبه

اکبر و علی

نمی دونم چطور آقای احمدی نژاد میگه ما همجنس گرا نداریم؟
چطور پینوکیو این همه دروغ میگه؟
اگر پدر ژپتو بفهمه حسابش میرسه.
خود رفسنجانی میگه من علاقه قلبی شدیدی به رهبر دارم و پایان ناپذیر است.معلوم نیست چقدر این علاقه پیشرفت کرده و تا کجاها رسیده. الله اعلم.

اینا به هم نیت بد دارن باید کنترلشون کرد مبادا کار دست هم بدن.احتمالا علی بلا هم به اکبر علاقه قلبی شدید اونطوری داره.
حالا واقعا معلوم نیست که چاقاله ما چه فکری تو سرش است که همچین حرفی زده؟
از طرفی احمدی چاخان اسمش رو توی تلویزیون جزو افراد فاسد میاره و از طرفی علی بلا توی نماز جمعه ازش تعریف میکنه با اینکه اطرافیانش رو میکوبه و فائزه هم چند روز بعد دستگیر میشه !
حالا واقعا جای اکبر باشید سر وقتش تلافی نمی کنید؟ یا نمیخواید حالی از علی بگیرید؟یا خودی نشون بدید؟
مگه اینکه اکبر ترسوتر از این حرفها باشه.. ....

ایران


"بهار و گلستان ایران زمین"

برفته ست و ظلمت شده سرزمین

بیا کوروش نامدار زمان

که دشمن شده ست در ورای کمین

دگر نای بودن نمانده ست بگو

به پایان رسد کی عرق بر جبین


۱۳۸۸ خرداد ۳۰, شنبه

ماه من آزادی

ماه من زندانی است
پشت سیمهای بلند
که کشیده شده اند تا افق دیده من
ماه من زندانی است
تابشی دیگر نیست
آسمان وطنم تاریک است
به شباهنگ بگویید آید
تا که آزادی بگردد آزاد
ماه من آزادی!
مشو بازنده در این جنگ و نبرد
که شباهنگ در راست
شاید تا لحظه ای دیگر آید
ای شباهنگ
جانم!
مگذار تا که کشند آزادی
مگذار تا که بسوزانندش
مشو راضی به یتیمی وطن
مگذار تا..
مگذار تا....
که وطن میمیرد
ماه من آزادی!
من به امید توام ایستاده
گریه ات چیست؟ چرا میگریی؟
خون دلی زین همه خواب آلودان؟
مکن گریه که دلم میگیرد
صحبتی کن که به غمگینی تو میشکنم
لحظه ای تاب آور
که شباهنگ در راست
ماه من آزادی