۱۳۸۸ دی ۱۲, شنبه

مگه نه ؟

من و تو مثل هم هستیم چه حالی، مگه نه؟
تو باتوم میزنی من دست خالی ، مگه نه؟
مرا جوش و خروش می آورد سوی شهادت
تو احضار میشوی با حکم والی ، مگه نه؟
مسلمانی و مظلومیتت کشته حسین را !
منم فتنه گر ویک لا ابالی ، مگه نه؟
برای تو حلال است خون من زیرا که دارد
شکارم ازبرایت وضع مالی ، مگه نه؟
گرت زخمی شوی سردار و شاهی،ولی من
شبانه خاک می دارندم به چالی ، مگه نه؟
تورا از نفت و پولش می کنندت فربه گاوی
من و نان شب و سالی به سالی ، مگه نه؟
خبر از من نمی بینی نه تصویری نه یادی
تو در روزنامه ها با تیتر عالی ، مگه نه؟
به میدان نبرد آنم که هستم، نه مزدور
لباس شیر به تن کردی شغالی ، مگه نه؟
تو باخونت هزاران سبزه گاه نابود کردی
به خونم گشته آزادی نهالی ، مگه نه؟
هزاران سبز را خواهی شکانی تا که باشی
به گورت می بری نیستت مجالی ، مگه نه؟
من از آزادی میگویم تو در فکر شرافت
پی ناداشته هر دو در جدالی ، مگه نه؟

2 نظرات:

F197989 گفت...

DOROOOOOOOOOOD BAR sharafat
karet harf nadare refigh..
hame ba ham : NANG BAR KHAMENEI

ناشناس گفت...

سلام دوست من
میشه من را به بالاترین دعوت کنی
mahdi.zahra.bia@gmail.com
ممنون از شما

ارسال یک نظر