به دوران قدیم در روزگاری
به دنیا آمدی یک توله هاری
پدر معلوم نبود مادر کجا بود؟
ز زیر بته بود یا از قماری ؟
خدا را بی خیال بود و نه دینینهادند نام او شریعت نداری
بزرگ گشته کنون و خایه مالی
شده کارش به رهبر خر سواری
به او بخشیده اند کیهان که باشد
ز صبح تا شب به فکر پاچه خاری
به جز هجو و چرند کیهان نبینی
که گاو از خوردنش هم دارد عاری
صدای عرعرش این روزها پر
دگر لازم شده ست بستن به گاری
شدند از بودنش بیکار خر و گاو
خر استعفا بداد از کارِ باری
ز موج سبز چنان در هول و ترس است
که هر روز پاچه میگیرد ز هاری
همه با هم بگویید سبز ماییمبرینید بر سر شریعت مداری
1 نظرات:
donbaleh@rocketmail.com
agge mishe vasam invite balatarin beferst
www.labeyk.blogspot.com
ارسال یک نظر