۱۳۹۰ آذر ۱۹, شنبه

خدا و سرنوشت

کجا رفته خدا تنهام گذاشته 
میگه تقدیر دیگه دورش گذشته 
خودت میدونی و دنیای کشکی
سفید میخوای بکن رنگش یا مشکی
به من ربطی نداره سرنوشتت
جهنم کن همینجا یا بهشتت
کی گفته من واست دنیات نوشتم؟
بیام پنبه کنم هر چی که رشته م؟
مگه بیکارم و حوصله دارم؟
بیام وقتم واسه تو بذارم !
اگه عقلت نبود شاید قبول بود
و شاید عقل واست بودش کمی زود
کتاب سرنوشتت پیش من نیست
نویسنده تویی ناشر،گرافیست
به تو عقل و شعور دادم خطا بود؟
که هر چه تنبلی هست مال ما بود؟!
"خدا خواسته که اینطور گشته عمرم"
نچسبون اینچنین حرفی به دمبم
به والله من خودم بدبخت و زارم
سر مریم هنوز دادگاهه کارم
تو را سوگند به هر که میپرستی
نده کارت به من نسبت که پستی

0 نظرات:

ارسال یک نظر